اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل، ایران را به میز مذاکره باز میگرداند؟
ممکن است اعمال دوباره تحریمهای پیشین سازمان ملل با فعالسازی مکانیسم ماشه، که گفته میشود، قریب الوقوع است، تاثیرات اقتصادی زیادی نداشته باشد اما واشنگتن ممکن است از این سازوکار برای فشار بر ایران به منظور بازگشت به میز مذاکرات، استفاده کند.

میدل ایست نیوز: ممکن است اعمال دوباره تحریمهای پیشین، که گفته میشود، قریب الوقوع است، در صورتی که چین بتواند آنها را دور بزند، تاثیرات اقتصادی زیادی نداشته باشد اما واشنگتن ممکن است از این سازوکار برای فشار بر ایران به منظور بازگشت به میز مذاکرات، استفاده کند.
به گزارش انستیتو واشنگتن، در مذاکرات عالی رتبهای که در ۲۶ اوت در ژنو برگزار شد، فرانسه، آلمان و بریتانیا هشداری که در ۸ اوت به ایران داده بودند را تکرار کردند: ما آمادگی و زمینههای قانونی روشنی داریم تا درصورت عدم دستیابی به راه حلی راضی کننده تا پایان ماه اوت، عدم پایبندی ایران به تعهدات خود به برجام بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) را به شورای امنیت ابلاغ کنیم که در نتیجه منجر به فعالسازی مکانیسم بازگشت سریع که در رسانهها به مکانیسم ماشه شناخته میشود، خواهد شد. این تهدید به بازگشت اعمال تحریمهای سازمان ملل که حدود یک دهه بر اساس برجام، به حالت تعلیق درآمده بودند، در دورههای اخیر اهمیت سیاسی و نمادین بزرگی برای تهران پیدا کرده است. کمتر روزی پیدا میشود که مقامات برجسته ایرانی، از ایده بازگشت خودکار تحریمها انتقاد نکنند.
نکته قابل تامل این است که این تنش برای تهران به ویژه با اصرار آشکار اروپا برای اجرای این اقدام، از لحاظ راهبردی عجیب به نظر میرسد. این امر نشان میدهد که ایران در حال بزرگنمایی است تا اقدامی که برای آن آماده میشده را توجیه کند که آن، کاهش همکاری با بازرسان سازمان بینالمللی انرژی اتمی است تا جایی که حتی از تعلیق یا خروج از معاهده منع گسترش سلاح هستهای سخن میگوید.
یک سؤال اساسی در اینجا مطرح میشود: فعالسازی مکانیسم ماشه در چارچوب برجام چه تاثیرات واقعی ممکن است بر اقتصاد ایران و فعالیتهای هستهای آن بگذارد؟
سازوکار مکانیسم ماشه و آینده توافق هستهای
با پشتیبانی از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام)، تحریمهای اعمال شده بر اساس قطعنامههای ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ را به حالت تعلیق درآورده بود اما در توافق برجام آمده درصورتی که چین، فرانسه، آلمان، روسیه یا بریتانیا به رئیس شورای امنیت اطلاع دهد که ایران توافق هستهای را نقض کرده است، تحریمها میتوانند بهطور خودکار بازگردند. دولت اول ترامپ، در سال ۲۰۲۰ سعی داشت مکانیسم ماشه را فعال کند اما شورای امنیت اعلام کرد واشنگتن این قدرت را از دست داده است چرا که دو سال قبل، از برجام خارج شده بود.
تحریمهای سازمان ملل محرومیتهایی را علیه ایران اعمال کرد که آن تحریم تسلیحاتی ایران، مسدود کردن داراییهای بسیاری از افراد و نهادها از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکت کشتیرانی ایران، ممنوعیت تجارت و معاملات مالی مرتبط با برنامههای هستهای و موشکی ایران بوده است. این تحریمها همچنین شامل درخواست زبانی از برخی کشورها برای هوشیاری و احتیاط نسبت به چندین مسأله بود که زمینه را فراهم کرد تا بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و دیگر کشورها طیف گستردهای از همکاری با ایران از جمله تجارت نفت را ممنوع کنند.
آیا مکانیسم ماشه این هفته آغاز میشود؟
بر اساس مفاد و شرایط قطعنامه ۲۲۳۱، اختیار مکانیسم ماشه، به طور کامل در ۱۸ اکتبر، به پایان میرسد، این امر، بدان معناست که هرگونه شکایت رسمی باید تا پایان ماه اوت، ارائه شود. این ضرب الاجل زودهنگام عملی به دلیل فرآیند پیچیدهای تعریف شده در قطعنامه ۲۲۳۱ است و به یک بازه زمانی ۳۰ روزه نیاز دارد. همچنین روسیه در ۱ اکتبر، ریاست دورهای شورای امنیت را بر عهده خواهد گرفت. سمتی که تقریباً به طور قطع، برای مانع تراشی از انجام آن استفاده خواهد کرد.
در حال حاضر مسکو در حال تهیه پیش نویس قطعنامهای است که مهلت پایان یافتن سازوکار بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه) را به مدت شش ماه تمدید کند اما این پیش نویس، شرایط اجرای این سازوکار را محدود خواهد کرد. علاوه بر این، تروئیکای اروپایی در گفتوگو با ایران اعلام کردند هرگونه تمدید این چنینی، مستلزم این است که ایران فرآیند بازرسیهای نامحدود از جانب آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بپذیرد، مذاکرات غیرمستقیم با امریکا را از سر بگیرد و درباره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیسازی شده ۶۰ درصد موجود در ذخایر خود که پیش از حملات نظامی تل آویو و واشنگتن در ماه ژوئن ذخیره شده بود، توضیح دهد که ایران این شروط را رد کرده است. مقامات ایرانی در حال حاضر میکوشند، با طرح این موضوع که توافق هستهای منقضی شده است و بنابراین نمیتوان به آن استناد کرد، مشروعیت مکانیسم ماشه که اجتناب ناپذیر به نظر میرسد را زیر سؤال ببرند.
از طرفی دیگر به نظر میرسد دولت ترامپ، ممکن است راضی باشد چراکه مکانیسم ماشه بدون تلاش مستقیم واشنگتن، در مسیر فعالسازی قرار گرفته است. این سکوت امریکا به وضوح نقش رهبری کشورهای اروپایی در اعمال فشار بر ایران را نشان میدهد که در نهایت به نفع امریکا تمام میشود. اروپاییها نشان دادند که مشکل اصلی در پرونده هستهای ایران، حملات اسرائیل یا امریکا به توانمندیهای ایران نیست بلکه پیشروی مستمر تهران به سوی دستیابی به فناوریهای خطرناک است. در زمانی که بسیاری در حال انتقاد از تل آویو و واشنگتن هستند، شایان ذکر است که برلین، لندن و پاریس، مسئولیت را بر عهده طرف واقعی آن یعنی تهران میگذارند.
تاثیر اقتصادی آن چیست؟
اقتصاد ایران به ویژه در حال حاضر، در وضعیت بدی قرار دارد. کمبود برق و موجهای شدید گرما مقامات ایران را وادار کرده تا دفاتر دولتی و مدارس را به مدت یک تا دو روز در هفته در اغلب نقاط کشور، تعطیل کنند. همچنین بخش صنعت این کشور نیز ناچار شده است تا استفاده از انرژی را در ساعات شب کاهش دهد و اجازه استفاده از ژنراتورهای برق در آن را ندارد. عامل دیگری پشت این تعطیلیها قرار دارد که آن آلودگی هوای ناشی از استفاده از سوختهای آلوده برای تولید برق است. علاوه بر این، کمبود آب بسیاری از ساکنان شهرها را وادار کرده است تا آب آشامیدنی را جیرهبندی کرده و حتی از شستوشوی منظم خودداری کنند. تورم مستمر ناشی از کسری بودجه به درجهای رسیده است که دولت هنگام رسیدن نرخ تورم به کمتر از ۴۰ درصد، احساس رضایت میکند.
با توجه به این فهرست مشکلات، آیا مکانیسم ماشه میتواند همان ضربه آخر باشد که ایران را به زانو درمیآورد؟ شاید. اما این نتیجه به هیچ وجه مشخص نخواهد بود. جهان از زمان تحریمهای اولیه سازمان ملل تغییر کرده است. روسیه، چین و برخی کشورهای دیگر اکنون نسبت به رعایت تحریمهایی که از سوی طرفهای ثالث اعمال میشوند، تردید بیشتری دارند و ایران در عبور از آنها ماهر شده است. علاوه بر این، کشورهای صنعتی غربی که احتمال میرود به تحریمهای سازمان ملل پایبند باشند، روابط تجاری چندانی با ایران ندارند.
اتحادیه اروپا در سال گذشته تنها ۲ میلیارد دلار واردات از ایران داشته که تقریباً نصف آن کالا و نصف دیگر آن خدمات بوده و ۵.۴ میلیارد دلار صادرات به ایران داشته که ۸۰ درصد آن کالا و ۲۰ درصد دیگر خدمات بوده است و بخش عظیمی از آن کالاها، اقلامی است که مشمول بازگشت خودکار تحریمها نمیشود. امریکا نیز ۶ میلیون دلار واردات از ایران و ۹۰ میلیون دلار صادرات داشته است. حتی تجارت تهران با شریک راهبردی خود، مسکو، نسبتاً کم است. واردات روسیه در سال ۲۰۲۳، ۷۰۰ میلیون دلار و صادرات آن ۱.۵ میلیون دلار بوده است.
تجارت چین با ایران، مسأله بزرگی است. دادههای چین به ویژه دادههای اقتصادی آن قابل اعتماد نیست. مشکلی که در این مورد تشدید میشود آن است که دو کشور تلاش میکنند فروش نفت ایران به چین را مخفی نگه دارند. با این وجود دادههای پلتفرم «WITS» که توسط بانک جهانی، سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی مدیریت میشود، حاکی از آن است که ۶۰ درصد از کالاهایی که ایران در سال ۲۰۲۳ صادر کرده یا به چین (۲۲ میلیارد دلار) یا دیگر کشورهای نامشخص (۲۵ میلیارد دلار) بوده و در حالی که ۲۷ درصد از مجموع ۵۹ میلیارد دلار واردات ایران از این مقاصد بوده است.
درصورتی که مکانیسم ماشه فعال شود، مشخص نیست پکن برای کاهش این تجارت چه اقدامی برای کاهش تجارت خواهد کرد. از طرفی دیگر، تحریمهای سازمان ملل شامل تجارت نفت نمیشود و شرکتهای چینی در حال حاضر بخش عمدهای از نفت ایران را که وارد میکنند، مخفی میکنند. اما اگر اثرات زنجیرهای مکانیسم ماشه به گونه باشد که فروش نفت ایران در بازار چین را مختل کند (شاید به این دلیل که بانکها، شرکتهای حمل و نقل و شرکتهای بیمه در نتیجه فشار فزاینده امریکا و اروپا تمایل کمتری برای انجام چنین معاملاتی داشته باشند، ایران با کسری تجاری جدی و مشکلات واقعی برای تامین مالی دولت روبرو خواهد شد.
واشنگتن چطور میتواند واکنش ایران را شکل دهد؟
یکی از گزینهها استفاده از مکانیسم ماشه به عنوان اهرمی برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره است. در این خصوص امریکا و شرکایش میتوانند تمرکز خود را بر موثرتر کردن تحریمهای سازمان ملل که دوباره اعمال میشوند، بگذارند. در حال حاضر اروپا، در وضعیت بهتری برای گفتوگو با کشورها در این زمینه قرار دارد، چراکه ترامپ با تعرفههای گمرکی و دیگر مسائل، با کشورها اختلافات زیادی دارد. با این حال مشخص نیست امریکا یا اتحادیه اروپا با توجه به مسائل دیگری که با مهمترین شریک تجاری ایران یعنی چین در جریان است مثل درگیریهای غرب با چین بر سر فلزات نادر، فنتانیل، تجارت و دیگر مسائل، تا چه اندازه برای تحریمهای ایران اولویت قائل خواهند شد.
موضوع اولویت در اینجا بسیار مهم و تعیین کننده است چراکه کارشناسان مسائل ایران بر این باورند که تهران به فشارهای محدود واکنش نشان نمیدهد، بلکه تنها به فشارهای شدید و مستمر واکنش نشان میدهد. بازگشت ایران به مذاکرات هستهای در سال ۲۰۱۳ در نتیجه ترکیب تحریمهای یکجانبه امریکا و تدابیر کشورهای غربی در پی مداخله سازمان ملل بوده است. علاوه بر این ایران به شدت تحت تاثیر ترس از احتمال اقدام نظامی اسرائیل یا امریکا در صورت تداوم توسعه برنامههای هستهای خود، بوده است. این موضع نوعی فشار مضاعف ایجاد کرد که تهران را در آن دوره به مذاکره کشاند و ممکن است همان سناریو امروز نیز تکرار شود.
آنچه امروز موجب نگرانی ایران شده این است که فعالسازی مکانیسم ماشه، در کنار تلاشهای اروپا برای قانع کردن دیگر طرفها برای پیوستن به آن، به روشنی عدم همکاری ایران با بازرسان هستهای را نمایان کند. این موضوع میتواند به طور غیر مستقیم بهانهای برای اقدامات نظامی بیشتر فراهم کند. شایعات منتشر شده در ایران حاکی از آن است که باور گستردهای وجود دارد مبنی بر اینکه اسرائیل همچنان به انجام عملیاتهای مخفیانه در عمق خاک ایران ادامه میدهد و احتمال وقوع یک درگیری گسترده، بدون هیچ هشدار قبلی، وجود دارد. از این منظر، تاثیر مکانیسم ماشه، ممکن است فراتر از بعد اقتصادی باشد و ابعاد سیاسی و امنیتی جدیتری پیدا کند چراکه این روند، موجب تشدید حس انزوا و تهدید در ایران میشود و نگرانیهایش از ازسرگیری درگیری نظامی را افزایش میدهد و از این جهت که تهران را تحت فشار فزاینده به سمت گزینه مذاکره سوق میدهد، میتواند در نتیجه به نفع امریکا تمام شود.