ترکیه و سوریه در مسیر تقویت همکاریهای نظامی علیه تهدیدات مشترک
تحولات اخیر سوریه از ورود دمشق و آنکارا به مرحلهای تازه از همکاریهای نظامی حکایت دارد؛ همکاریای که با هدف مهار تهدیدات مشترک در شمال سوریه و مقابله با حضور گروههای مسلح شکل گرفته است.

عمر اونون
میدل ایست نیوز: فعالیتهای دیپلماتیک در داخل سوریه و پیرامون آن با سرعتی بیسابقه در جریان است؛ چرا که بازیگران داخلی و خارجی در حال صفآرایی هستند. برخی احتمال میدهند که در آینده نزدیک درگیریهایی ممکن است میان دولت سوریه و کردهای این کشور، گروههایی که طی سالها عمدتاً توسط امریکا آموزش دیده و مسلح شدهاند، رخ دهد.
پس از خشونتهای ماه مارس در مناطق ساحلی سوریه و درگیریهای ماه ژوئیه در جنوب، بهویژه در منطقه سویدا، امیدهایی برای آرامش شکل گرفته بود. اما برگزاری کنفرانسی توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کردها، که رهبران برجسته دروزی و علوی نیز بهصورت مجازی در آن شرکت کردند، موجب نگرانی شدید آنکارا شد.
حکمت الحِجری، رهبر دروزیها، و شیخ غزال غزال، یکی از رهبران معنوی اقلیت علوی، در کنفرانسی تحت عنوان «موضع مشترک» که در ۸ اگوست در حسکه برگزار شد، توافق کردند که سوریه باید بهصورت غیرمتمرکز اداره شود؛ بهطوری که مناطق خودمختار بتوانند نیروهای مسلح خود را حفظ کنند.
تحولات اخیر نشان میدهد که دولت جدید سوریه ممکن است نتواند گروههای پراکنده داخلی را، آنگونه که بسیاری انتظار داشتند، متحد کند. برای ترکیه، به عنوان همسایه شمالی سوریه، حضور گروههای مسلح کرد خودمختار در مرزهایش خط قرمز محسوب میشود و قابلپذیرش نیست. در همین حال، اسرائیل، همسایه جنوبی سوریه، با تشکیل دولت مرکزی قدرتمند در دمشق که ممکن است خودمختاری دروزیها و سایر اقلیتها را تهدید کند، مخالف است.
آغاز دیپلماسی
همزمان با تحرکات نظامی، فعالیتهای دیپلماتیک نیز شدت گرفتهاند. در واکنش به نتایج نشست حسکه، دولت سوریه اعلام کرد که در هیچ نشستی با کردها، جز در دمشق، شرکت نخواهد کرد (نیروهای دموکراتیک سوریه پیشنهاد پاریس را داده بودند).
در همین راستا، ارتش سوریه به برخی مناطق شمالشرقی کشور که غنی از منابع نفتی و تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه هستند، اعزام شده است. شاخه نظامی نیروهای دموکراتیک سوریه، یعنی یگانهای مدافع خلق YPG، از نظر ترکیه با گروه تروریستی حزب کارگران کردستان موسوم به پ.ک.ک مرتبط است. گزارشهایی از درگیری در امتداد رود فرات و منطقه دیرالزور منتشر شدهاند.
در ۷ اوت، هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه، به دمشق سفر کرد و با اسعد الشیبانی، وزیر خارجه سوریه، و احمد الشرع رئیسجمهور دیدار کرد. یک هفته بعد، هیئتی متشکل از الشیبانی، سرتیپ مرحف ابو قصرا، وزیر دفاع سوریه و حسین السلامه، رئیس سازمان اطلاعات عمومی سوریه، به آنکارا سفر کردند.
در آنکارا، طرفین تفاهمنامهای برای «آموزش و مشاوره مشترک» نیروهای مسلح را امضا کردند. ترکیه پیشنهاد داده است که در توسعه و مدرنسازی تواناییهای ارتش سوریه مشارکت کند. این همکاری شامل تبادل نیروهای نظامی و آموزشهای تخصصی در زمینه مبارزه با تروریسم، پاکسازی مین، لجستیک و حفظ صلح خواهد بود. در نشست خبری، فیدان با صراحت کامل سخن گفت و هیچ ملاحظهای در بیان مواضع ترکیه نداشت.
او اعلام کرد که نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به تعهداتی که در توافقنامهای با احمد الشرع و دولت سوریه در ۱۰ مارس ۲۰۲۵ پذیرفته بودند، عمل نکردهاند. وی این گروه را به تعلل و اسرائیل را به ایجاد تنش در سوریه متهم کرد. فیدان همچنین هشدار داد که ترکیه فریب نخواهد خورد و در صورت عدم تغییر وضعیت، گزینههای نظامی را مدنظر قرار خواهد داد. بههمینسان، اسعد الشیبانی نیز حملات اسرائیل به سوریه را تعرض به حاکمیت ملی سوریه دانست و افزود که تلآویو در تلاش است تا در سوریه درگیریهای فرقهای ایجاد کند.
بحران اعتماد
دولت احمد الشرع وعده داده بود که برای اقلیتهای سوری، حمایتهای قانونی فراهم خواهد کرد، اما با گذشت نزدیک به ۹ ماه از برکناری بشار اسد، هیچ اقدام ملموسی در این زمینه صورت نگرفته است. این وضعیت باعث بیاعتمادی اقلیتها نسبت به گروه هیئت تحریر الشام (HTS) شده است؛ گروهی که سابقه سلفیگری دارد و نیروهای آن در مواردی در حال اعدام صحرایی غیرنظامیان بیدفاع از اقلیتهای سوریه دیده شدهاند.
برای کردهای سوریه که طی یک دهه گذشته از حمایت پنتاگون برخوردار بودهاند، بهنظر میرسد که به راحتی قادر به کسب خودمختاری نخواهند بود. آنها از همان ابتدا اعلام کردهاند که بازگشت به وضعیت پیش از جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ برایشان قابلقبول نیست. خواستههای آنها شامل خودگردانی، حفظ ساختارهای نظامی خود، سهمی از منابع طبیعی، و بهرسمیتشناختن زبان کردی بهعنوان زبان رسمی است. رهبران دروزی و علوی نیز خواستههایی مشابه مطرح کردهاند.
اما برای دمشق و آنکارا، این خواستهها خط قرمز محسوب میشوند. از نظر هر دو دولت، کشور باید دارای ارتشی واحد و منسجم باشد. بنابراین، آنها معتقدند که گروههای مسلح سوری باید یا داوطلبانه خلع سلاح شده و در ارتش ملی ادغام شوند، یا در صورت عدم توافق، با زور خلع سلاح خواهند شد. این معادله پای بازیگران خارجی را نیز به میان میکشد؛ اسرائیل، ترکیه، امریکا و برخی کشورهای عربی تلاش دارند تحولات را مطابق با منافع خود شکل دهند.
اسرائیل به احمد الشرع و گروه هیات تحریر شام اعتماد ندارد؛ گروهی که از دل القاعده و جبهه النصره بیرون آمده و تا همین اواخر در امریکا و اروپا بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته میشد. اسرائیل معتقد است تحریر الشام در حال اجرای آتشبس موقت است تا برای نبرد اصلی آماده شود، و زمانی که قدرت کافی داشته باشد، سلاحهای خود را بهسوی اسرائیل نشانه خواهد رفت. از اینرو، اسرائیل خواهان سوریهای ضعیف و متفرق است و از گروههای اقلیت حمایت میکند تا از دولت مرکزی فاصله بگیرند.
گزینههای دشوار
از نظر ترکیه، نظام حکمرانی غیرمتمرکز به کردها جایگاه ویژهای میدهد؛ موضوعی که میتواند پیامدهای مهمی برای فضای سیاسی داخلی ترکیه داشته باشد. با اعلام آمادگی پکک برای خلع سلاح و احتمال اصلاح قانون اساسی، ترکیه در دورهای حساس قرار دارد. وقوع دوباره جنگ داخلی در سوریه و احتمال تجزیه این کشور، خبری ناخوشایند برای آنکارا خواهد بود.
شک و تردیدها فراواناند. تلآویو معتقد است که آنکارا بهطور فعال از حماس حمایت کرده و قصد دارد از سوریه بهعنوان ابزاری برای تهدید اسرائیل استفاده کند. در مقابل، ترکیه بر این باور است که اسرائیل از کردها علیه آنکارا بهرهبرداری میکند و با یونان و قبرس یونانینشین در شرق مدیترانه در حال تشکیل ائتلافهایی برای ایجاد تنش است.
این بیاعتمادی متقابل حاصل ۱۵ سال تنش است. امروز روابط دو طرف، بهویژه بهدلیل بحران غزه، در بدترین وضعیت خود قرار دارد. همه میدانند که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از نظر شخصی و ایدئولوژیک با یکدیگر دشمنی دارند. اظهارات نتانیاهو درباره اهداف توسعهطلبانهاش نیز در ترکیه بهعنوان تهدیدی مستقیم تلقی میشود. از نگاه اسرائیل، نفوذ ترکیه در سوریه جایگزین نفوذ ایران در دوران ریاستجمهوری بشار اسد شده است. تلآویو نگران است که آنکارا حتی تهدیدی بزرگتر از تهران باشد.
نقش امریکا و خطر جنگ
کلید کاهش تنشها و هدایت تحولات ممکن است در دست ایالات متحده باشد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، روابط خوبی با هر دو رهبر یعنی اردوغان و نتانیاهو دارد. تصمیم ترامپ برای حمایت از دولت احمد الشرع در سوریه، فعلاً بهمنزله تعیین خط قرمز بوده و پیامی روشن به تلآویو و آنکارا داده است: رژیم جدید دمشق باید فرصت داشته باشد تا مسیر تازهای برای سوریه ترسیم کند.
تام باراک، فرستاده ترامپ، بهشدت در تلاش است تا راهحلی برای اختلافات سوریه بیابد. در همین حال، واشنگتن سعی دارد مانع درگیری مستقیم میان ترکیه و اسرائیل شود. گفته میشود که دیپلماسی پشتپرده با شدت در جریان است. با این حال، اسرائیل بهوضوح با ایجاد پایگاههای نظامی ترکیه در سوریه مخالف است و برای اثبات موضع خود، اوایل امسال چند پایگاه هوایی را بمباران کرد.
اینکه آیا آنکارا و دمشق بتوانند همکاری نظامی خود را به مرحله اجرا برسانند و واکنش اسرائیل به آن چگونه خواهد بود، آزمونی جدی است. روابط ترکیه و امریکا از زمان آغاز دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ بهبود یافته است و اردوغان و ترامپ بهخوبی با یکدیگر کنار میآیند، اما رئیسجمهور امریکا به تغییر ناگهانی مواضعش نیز معروف است. آنکارا میداند که شرایط ممکن است در هر لحظه دگرگون شود.
مقامهای بلندپایه ترکیه بارها بهصورت علنی اعلام کردهاند که در صورت وقوع مداخله داخلی یا خارجی، این کشور درخواستهای دمشق برای حمایت را نادیده نخواهد گرفت. با این حال، هرگونه اقدام نظامی ترکیه در سوریه ممکن است آن را در تقابل با واشنگتن قرار دهد و تأثیر منفی بر اقتصاد آسیبدیده ترکیه بگذارد. از سوی دیگر، اسرائیل که بهدلیل بحران غزه حمایت برخی متحدانش را از دست داده، در چندین جبهه تحت فشار قرار دارد و در صورت درگیری مستقیم با خطرات جدی مواجه خواهد شد.
با وجود خصومت میان اسرائیل و ترکیه، دلایل بیشتری برای پرهیز از جنگ میان آنها وجود دارد. اما در منطقهای با این حجم از بازیگران و منافع متضاد، همیشه خطر خارج شدن اوضاع از کنترل وجود دارد. تام باراک و همکارانش با چالشهای دشواری روبهرو هستند.