نگرانی «سید مقتدی صدر» از آینده جریان صدر و تقلا برای بقای آن
هشدارها و ضرب الاجلهای سید مقتدی صدر به طرفداران خود مبنی بر بازگشت از مسیر فساد، از نگرانیهای وی نسبت به آینده جریان صدر حکایت دارد.

میدل ایست نیوز: «صالح محمد العراقی»، سخنگوی غیر رسمی سید مقتدی صدر چند روز پیش نامه مفصلی با عنوان «واپسین فرصت» خطاب به طرفداران صدر منتشر کرد و در آن، 20 اوت جاری تا 15 فوریه آتی را به عنوان فرصتی برای بازگشت هواداران صدر به مسیر پدرش مشخص و اعلام کرد در غیر این صورت، سایه جدایی جدایی و فراق میان صدر و طرفدارانش حکمرفا خواهد شد.
این موضعگیری از نگرانی و بیم رهبر جوان جریان صدر نسبت به آینده این جریان که از پدرش آیتالله سید محمد صدر به میراث مانده، حکایت دارد، بسیاری بر این باور هستند که جریان مذکور در سایه رهبری پسر (سید مقتدی صدر) که به همراه افراد نزدیک به خود بر کانون تصمیمگیری آن تسلط دارند، از مبانی مورد نظر منحرف شده است. جریان صدر که یکی از بزرگترین جریانهای عراق به شمار می رود از زمان اشغالگری امریکا شاهد انشقاقها و جداییهای بسیاری به خود بوده است. در این بین برخی از شخصیتهای نزدیک به مقتدی صدر معتقدند که گزینهها علیرغم رضایتش به وی تحمیل شده است اما برخی نیز در این امر تردید دارند چرا که معتقدند تصمیم گیرنده اصلی و نهایی جریان صدر تنها سید مقتدی صدر است.
به هر روی، جریان صدر امروز با چالشهای بزرگی دست به گریبان است و ورود این جریان به بازی سیاسی، آن را در گرداب فساد دامنگیر موجود در نهادهای دولتی گرفتار کرده است. آنچه منجر به تعمیق «بحران طبقهگرایی» در داخل جریان صدر شد که در آن مقوله دودمانگرایی حکمفرماست، این است که «سید» هرکه را بخواهد عزل و نصب می کند و از هر کسی که بخواهد، حمایت می کند سپس با این شعار که فلانی نسبت به آل صدر کینه به دل دارد، حمایت خود را از کسانی که خارج از طاعت وی قرار دارند، سلب می کند. این چالش افزون بر آنکه موجودیت این جریان را مورد تهدید قرار می دهد، از سستی و رخوتی حکایت دارد که پایه و اساس این تشکل مردمی و احساسمحور را می خشکاند، تشکلی که فاقد پیش پا افتادهترین عناصر ساختار مدیریتی است که می تواند رفتارها و حرکات افراد وابسته به این جریان را مورد کنترل و ساماندهی قرار دهد.
در پایان باید گفت اگر مقتدی صدر به شیوه کنونی مدیریت این جریان که بر وابستگی و پیروی عاطفی به شخص خودش استوار است، اصرار ورزد، نمی توان مطمئن بود که این وفاداری و دلبستگی تا بی نهایت در میان مردم ادامه پیدا کند، مردمی که به دنبال کسی هستند که سادهترین ملزومات زندگی آبرومندانه را برایشان فراهم کند.
انتخابات شوراهای استانداری و انتخابات آتی پارلمان می تواند پرده از این امر بردارد به ویژه آنکه جریان صدر به مانند احزاب دیگر در تحقق دستاوردی ویژه که بتواند مردم را نسبت به جدیت و صداقت این جریان در اقدامات خود متقاعد سازد، ناکام بوده است.



