خروج از سوريه هم براي آمريكا و هم براي منطقه تصميم درستي است
به رغم هشدارهای بسیاری از كارشناسان درباره شرايط موجود، اکنون هم خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نیست که به ظهور مجدد داعش در آنجا می انجامد. در حقیقت، شواهد زيادي مبني بر استفاده داعش از فرصت پيش آمده ناشي از نبود نيروهاي آمريكايي وجود ندارد.

نویسنده: دنیل ال. دیویس (سرهنگ دوم بازنشسته و از اعضای ارشد اندیشکده اولویت های دفاعی)
میدل ایست نیوز: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در سفری غیرمنتظره، روز کریسمس با نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در عراق دیدار کرد. این اولین ورود او به این منطقه درگیری از زمان آغاز ریاست جمهوری و انتصاب به عنوان فرمانده غیرنظامی کل قوا بود. برخی از تفسیرهای اولیه از باتلاق واشنگتن، با هشدارها و ابراز نگرانی ها درباره اقدام ترامپ در اعلام خروج بیشتر نیروهای آمریکایی از منطقه همراه بودند که باتوجه به تصمیم ناگهانی رئیس جمهوری به بازگرداندن نیروها از سوریه، چندان جای تعجب نداشتند. اما مساله نگران کننده تر، ترس از این مساله است که اگر استراتژی آمریکایی هیچ تغییری نکند، نیروهای ارتش این کشور به طور نامحدود در آشفتگی های خاورمیانه خواهند ماند.
اگرچه سفر ترامپ به عراق برای بیشتر افراد غیرمنتظره بود، اما مایک پنس، معاون رئیس جمهوری و مایک پومپئو وزیر امور خارجه هر دو در ماه دسامبر به بغداد سفر کرده بودند. پنس 11 دسامبر با عادل عبدالمهدی، نخست وزیر جدید عراق گفت و گو و طبق بیانیه خبری منتشر شده پس از این دیدار، بر «همکاری استراتژیک قوی بین ایالات متحده و عراق» مجددا تاکید کرد. 10 روز پس از آن هم پومپئو با وی دیدار و درباره «شکست اخیر نیروهای داعش در سوریه» گفت و گو کرد و بار دیگر از «تعهد ایالات متحده به یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق» سخن گفت.
ترامپ در دیدار با نیروهای آمریکایی در عراق مجددا بر تصمیم خود برای خارج کردن نیروها از سوریه تاکید کرد، اما گفت که هیچ تصمیم و برنامه ای برای خارج کردن نیروهای ایالات متحده از عراق ندارد.
اکثریت به اصطلاح نخبگان سیاست خارجی در واشنگتن چه از جناح راست و چه از جناح چپ اینگونه استدلال می کنند که هر اقدامی برای خارج کردن نیروها از خاورمیانه در هر زمانی، بد است.
من خود در طی عملیات طوفان صحرا (جنگ اول خلیج فارس در پی حمله صدام حسین به کویت) در عراق جنگیده ام و مجدد در سال 2009 به عنوان مربی نیروهای عراقی در مرز ایران خدمت کردم و اکنون می توانم قاطعانه بگویم که حضور نظامی ما در آنجا هیچگاه به «پیروزی» نیانجامیده است.
بخشی از تردیدها و نگرانی های بی اساس از خارج کردن نیروهای ایالات متحده از عراق، سوریه یا افغانستان از درک اشتباه از اتفاقات رخ داده در زمان افزایش شمار نیروها در عراق در سال 2007 به دستور جورج دابلیو بوش یا اقدام باراک اوباما به بازگرداندن نیروها از منطقه در سال 2011، ناشی می شود.
افزایش نیرو در کاهش قابل توجه خشونت ها و پایین آوردن تلفات ایالات متحده به شدت موثر واقع شد، اما دلیل این موفقیت این بود که شورشی های سنی در مواجهه با خشونت های القاعده و از ترس نابودی به دست آنها یا نیروهای آمریکایی یا شیعیان عراق، به ارتش ایالات متحده پیوستند.
ژنرال دیوید پتراوس که آن زمان معمار این افزایش نیرو به شمار می رفت، تنها قصد داشت که برای آشتی سیاسی میان نهادهای سیاسی و مذهبی متنوع عراق «فضای تنفس» ایجاد کند. اما در مقابل، وقتی نیروهای آمریکایی به کاهش خشونت ها کمک کردند، نوری المالکی، نخست وزیر وقت عراق از این «فضای تنفس» برای نابود کردن مخالفان سیاسی خود از طریق محروم کردن شمار زیادی از رهبران سنی از حق رای، استفاده کرد. این اقدام حساب شده مالکی در به حاشیه راندن رقبا بود که به ظهور داعش انجامید و نه ناتوانی نیروهای آمریکایی در ماندن در عراق برای دوره ای طولانی تر.
و به رغم هشدارهای بسیاری از كارشناسان درباره شرايط موجود، اکنون هم خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نیست که به ظهور مجدد داعش در آنجا می انجامد. در حقیقت، شواهد زيادي مبني بر استفاده داعش از فرصت پيش آمده ناشي از نبود نيروهاي آمريكايي وجود ندارد.
اول اينكه نیروهای دموکراتیک سوریه همچنان در اين كشور حضور دارند و به مقابله با عناصر باقي مانده داعش ادامه خواهند داد. دوم اينكه دولت بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه و همچنين متحدان روسي و ايراني آن از داعش متنفر هستند و همچنان با عناصر داعشي مبارزه مي كنند و آنها را مي كشند. سوم و آخر اينكه تركيه كه متحد آمريكا در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) به شمار مي رود، نيز در برابر داعش مي جنگد. به نظر مي رسد كه ترامپ مي خواسته با سفر به عراق و ديدار با نيروهاي آمريكايي مستقر در آنجا نشان دهد که قصد رها كردن منطقه را ندارد؛ با اين حال، این بدان معنا نیست که او مجبور است بگذارد تا نيروهاي آمريكايي در عراق بمانند و به جاي بغداد بجنگند.
دلايل خوبي براي ادامه حضور و فعاليت آمريكا در منطقه وجود دارد و تازماني كه نيروهاي آمريكايي در آنجا مستقر هستند، اقداماتي همچون سفر رئيس جمهوري براي ديدار با آنها نيز كار اشتباهي نيست. اما ايالات متحده مي تواند منافع خود در آن نقطه از كره زمين را از طريق اعزام نيروهاي ديپلماتيك و اتخاذ تدابير اقتصادي و خودداري از اتكاي صرف به نيروي نظامي، بهتر و كارامدتر دنبال كند.
باتوجه به تلاش ها برای استقرار نیروهای نظامي فعال، آمريكا تلاش کرده تا در 15 سال گذشته در عراق و 17 سال گذشته در افغانستان و از اوایل دهه 90 در آفریقا، شکایت های تاریخی و مذهبی را تحمل کند. در همه اين موارد هم از نظر استراتژیک شکست خورده است چراكه از پذيرفتن و ادراك اين حقيقت كه حل مشكلات سياسي از طريق نظامي ممكن نيست، سر باز مي زند.
بهترین کاری که ترامپ می تواند برای محافظت از امنیت و رفاه آمریکا انجام دهد، اجراي تدابيري است كه اين كشور را از تروریسم محافظت می کند. این تدابير ارتقای اطلاعاتي نظارتي و شناسايي در سطح جهاني و همچنين همکاری قوی بین آژانس هاي فدرال و محلي، اجرای قانون و کمک گرفتن از آژانس هاي اطلاعاتی كشورهاي دوست در سراسر جهان را شامل مي شوند.
ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 درباره يك مساله درست مي گفت: اينكه تصمیم جورج دابليو. بوش به آغاز جنگ عراق در سال 2003 و تصمیم باراك اوباما به افزايش شمار نيروها در افغانستان به جای پایان دادن به جنگ، اشتباه بوده است. بهترین هدیه کریسمسي كه ترامپ می توانست به مردم آمریکا و نيروهاي نظامي اين كشور بدهد، وعده به خارج كردن هر چه سريع تر نیروهای نظامي از خاورمیانه است تا آنها بتوانند بهتر از کشور خود دفاع کنند.
منبع: هیل



